یادمان باشد
یادمان باشد
به دل کوزه آب که بدان سنگ شکست
بستی از روی محبت بزنیم تا اگر آب در آن سینه ی پاکش ریزند
آبرویش نرود
یادمان باشد
فردا حتماً ! ناز گل را بکشیم
حق به شب بو بدهیم ونخندیم دگر
به ترک های دل هر گلدان
و به انگشت نخی خواهیم بست
تا فراموش نگردد فردا
زندگی شیرین است
زندگی باید کرد
و بدانیم که شبی
خواهم رفت و شبی هست مرا
که نباشد پس از آن فردایی!!!