تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

3نفر هستند که بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را بر طرف میکنند، پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش میکنی، مواظب باش که از دستش ندهی و بدان که تو هم برای او نفر سوم خواهی بود

تصاویر

[ چهار شنبه 27 / 4 / 1390 ] [ 1:18 ] [ elnaz ] [ ]

آری آری من دوست دارم ای عشق

 

آری آری من دوستت دارم ای عشق من منو تنها نزار و پیشم بمون

 اگر نباشی من بی تو هیچم ای

فرشته ی رویاهایم

گفتمش :


- " شیرین ترین آواز چیست ؟ "


چشم ِ غمگینش به رویم خیره ماند


 قطره قطره اشکش از مژگان چکید


لرزه افتادش به گیسوی بلند


زیر ِ لب غمناک خواند :


 - " ناله ی زنجیرها بر دست ِ من ! "


گفتمش :


-" آنگه که از هم بگسلند ... "


خنده ی تلخی به لب آورد و گفت :


- " آرزویی دلکش است اما دریغ !


 بخت ِ شورم ره برین امید بست


وان طلایی زورق ِ خورشید را


 صخره های ساحل ِ مغرب شکست ! ... "


من به خود لرزیدم از دردی که تلخ


در دل ِ من با دل ِ او می گریست


گفتمش :


- " بنگر درین دریای کور


 چشم هر اختر چراغ ِ زورقی است ! "


 سر به سوی آسمان برداشت گفت :


 - " چشم ِ هر اختر چراغ زورقی ست


لیکن این شب نیز دریای ست ژرف


 ای دریغا شبروان ! کز نیمه راه


 می کشد افسون ِ شب در خواب شان ... "


 گفتمش :


- " فانوس ِ ماه


 می دهد از چشم ِ بیداری نشان ... "


 گفت :


-" اما درشبی این گونه گنگ


 هیچ آوایی نمی آید به گوش ... "


گفتمش :


 - " اما دل ِ من می تپد


 گوش کن ، اینک صدای پای دوست ! "


 گفت :


- " ای افسوس در ایندام ِ مرگ


 باز صید تازه ای را می برند


 این صدای پای اوست ! "


 گریه ای افتاد در من بی امان


 در میان ِ اشک ها ، پرسیدمش :


 - " خوش ترین لبخند چیست ؟ "


 شعله ای در چشم تاریکش شکفت


جوش ِ خون در گونه اش آتش فشاند


 گفت :


 - " لبخندی که عشق ِ سربلند


 وقت ِ مردن بر لب ِ مردان نشاند "


من ز جا برخاستم


بوسیدمش
 

مي رسد روزي که فرياد وفا را سر کني مي رسد روزي که احساس مرا باور کني مي رسد روزي که نادم

باشي از رفتار خود خاطرات رفته ام را مو به مو از برکني مي رسد روزي که تنها ماند از من يادگار نامه

هاي کهنه اي را که به اشکت تر کني مي رسد روزي که صبرت سر شود در پاي من آن زمان احساس

امروز مرا باور کني

[ چهار شنبه 27 / 4 / 1390 ] [ 1:16 ] [ elnaz ] [ ]

گفتکوی خدا با من

 

چرا ما را آفریدی؟

می خواهم در لذت وشادی و رضایت زندگی کنید.

می خواهم دست مهر و محبت سرتان بکشم.

می خواهم غرق نعمت هایم بشوید.

می خواهم وقتی اشتباه کردید به سوی من باز گردید وصدایم کنید

تا شما را در آغوش بگیرم.

می خواهم سر به دامان من بگذارید و گریه کنید تا به آرامش برسید.

می خواهم در برابر عظمت و قدرتم به خاک بیفتید تا با دست خودم بالا ببرمتان.

می خواهم صدای خنده هایتان را از ته دل بشنوم.

می خواهم با غرور شما را به فرشتگان معرفی نمایم.

می خواهم همگی سر سفره ی من بنشینید.

می خواهم همگی با من خرید وفروش کنید.

می خواهم همگی به صدایم گوش کنید.

می خواهم همگی برایم آواز بخوانید.

می خواهم همگی برایم برقصید.

می خواهم همگی مرا در آغوش بگیرید.

می خواهم برایم گریه کنید تا بخندانمتان.

می خواهم از من بخواهید تا به شما بدهم.

می خواهم فقط به یاد من باشید و فقط مرا صدا بزنید.

من یگانه کسی هستم که شما را آفریده است.


flowerمن : من هستم . فقط همین . بودن برایم کافی است تا دنیا را تکان دهمflower
..زندگی یک انتخاب است و من شادی و مثبت اندیشی را انتخاب می کنم ..

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 21:3 ] [ elnaz ] [ ]

خدای ومن

از خدا خواستم تا دردهایم را از من بگیرد.
خدا گفت :نه! رها کردن کار توست. تو باید از انها دست بکشی.
از خدا خواستم تا شکیبایی ام بخشد.
خدا گفت:نه!شکیبایی زاده رنج و سختی است. شکیبایی بخشیدنی نیست.به دست اوردنی است.
از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد.
خدا گفت:نه!من به تو نعمت و برکت دادم. حال با توست که سعادت را فراچنگ اوری.
از خدا خواستم تا از رنجهایم بکاهد.
خدا گفت:نه!رنج و سختی تو را از دنیا دورتر و دورتر و به من نزدیکتر و نزدیکتر میکند.
از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد.
خدا گفت:نه! بایسته ان است که تو خود سر براوری و ببالی اما من تو را هراس خواهم تا سودمند و پر ثمر شوی.
من هر چیزی را به گمانم در زندگی لذت می افریند و از خدا خواستم و باز گفت: نه ! من به تو زندگی خواهم داد تا تو خود از هر چیزی لذتی به کف اری.
از خدا خواستم یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم همانگونه که انها مرا دوست دارند.
و خدا گفت: اه سرانجام چیزی خواستی تا من اجابت کنم.

 

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 21:1 ] [ elnaz ] [ ]

زنـــــدگـــــی

 

او خوشبخت بود. چون هیچ سؤالی نداشت. اما روزی سؤالی به سراغش آمد. و از آن پس خوشبختی دیگر، چیزی کوچک بود.


او از خدا معنی زندگی را پرسید.

 اما خدا جوابش را با سؤال خودش داد و گفت: «اجابت تو همین سؤال توست. سؤالت را بگیر و در دلت بکار و فراموش نکن که این دانه‌ای ا‌ست که آب و نور می‌خواهد.»

او سؤالش را کاشت. آبش داد و نورش داد و سؤالش جوانه زد و شکفت و ریشه کرد. ساقه و شاخه و برگ. و هر ساقه سؤالی شد و هرشاخه سؤالی و هر برگ سؤالی.
و او که روزی تنها یک سؤال داشت؛ امروز درختی شد که از هرسرانگشتش سؤالی آویخته بود. و هر برگ تازه، دردی تازه بود و هر باز که ریشه فروتر می‌رفت، درد او نیز عمیق‌تر می‌شد.
فرشته‌ها می‌ترسیدند. فرشته‌ها از آن همه سؤال ریشه‌دار می‌ترسیدند.
اما خدا می‌گفت: «نترسید، درخت او میوه خواهد داد؛ و باری که این درخت می‌آورد. معرفت است.


فصل‌ها گذشت و دردها گذشت و درخت او میوه داد و بسیاری آمدند و جوابهای او را چیدند. اما دردل هر میوه‌ای باز دانه‌ای بود و هر دانه آغاز درختی‌ست. پس هر که میوه‌ای را برد دردل خود بذر سؤال تازه‌ای را کاشت.


«و این قصه زندگی آدم‌هاست» ......!!!

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 20:59 ] [ elnaz ] [ ]

خدای من

 

گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟


گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی، من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟


گفت: عزیزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟


گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید.

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟


گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی. آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی.

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟


گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.

گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت ...


گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 20:38 ] [ elnaz ] [ ]

خدایا

خدایا! دلم باز امشب گرفته

 

بیا تا کمی با تو صحبت کنم

بیا تا دل کوچکم را

خدایا فقط با تو قسمت کنم

خدایا بیا پشت آن پنجره

که وا می شود رو به سوی دلم  

بیا پرده ها را کناری بزن که

که نورت بتابد  به روی دلم

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 20:31 ] [ elnaz ] [ ]

حرف دل ...

 

نمیدونم ...

 

 

شایدم میدونم و نمیدونم ... !

 

خیلی وقت بود دلم می خواست یه عالمه گریه کنم و نمیتونستم ، ولی همین پنجشنبه هفته پیش بود که بغضم رو شکستم ...

 

اونقدری سبک شده بودم که فکر کردم دیگه دلم نمیگیره ...

 

ولی نه ...!

 

بازم دلم گرفته ... آره خیلی گرفته ...

 

بازم می خوام گریه کنم ...

 

بازم می خوام بغضم بشکنه ...

 

بازم می خوام خدا رو صدا بزنم ...

 

بازم می خوام خدا رو حس کنم ...

 

بازم می خوام به خدا نگاه کنم ...


خدایا تنهام نذار ...   


   

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 20:26 ] [ elnaz ] [ ]

ماه من غصه چرا؟

 

 آسمان را بنگر، که هنوز بعد صدها شب و روز

 

مثل آن روز نخست

 

گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد

 

یا زمینی را که ، دلش از سردی شب های خزان

 

نه شکست و نه گرفت  ...

 

بلکه از عاطفه لبریز شد و

 

نفسی از سر امید کشید

 

و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید

 

زیر پاهامان ریخت  ...

 

تا بگوید که هنوز ، پر امنیت احساس خداست

 

ماه من غصه چرا ... ؟

 

تو مرا داری و من

 

هر شب و روز

 

آرزویم همه خوش بختی توست

 

ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن

 

کار آنهایی نیست که خدا را  دارند  ...

 

ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی مثل باران بارید

 

با دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست

 

با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن

 

و بگو با دل خود که خدا هست ، خدا هست

 

او همانی است که در تارترین لحظه شب ، راه نورانی امید نشانم می داد

 

او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد همه زندگی ام

 

غرق شادی باشد

 

ماه من ! غصه اگر هست ، بگو تا باشد

 

معنی خوش بختی ، بودن اندوه است

 

این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور

 

چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند ...

 

همه را با هم و با عشق بچین

 

ولی از یاد مبر

 

پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا

 

و در آن باز کسی می خواند

 

که خدا هست ، خدا هست !

و چرا غصه ... ؟ چرا ... ؟ 

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 20:23 ] [ elnaz ] [ ]

گلواژه های ناب و پرمحتوای زندگی




دو چیز را همیشه فراموش كن:

خوبی كه به كسی می كنی

بدی كه كسی به تو می كند


همیشه به یاد داشته باش:

اگر در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار

اگر در سفره ای نشستی شكمت را نگه دار

اگر در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار

اگر در نماز ایستادی دلت را نگه دار


دنیا دو روز است:

یك روز با تو و یك روز علیه تو

روزی كه با توست مغرور مشو

و روزی كه علیه توست مایوس نشو

چرا كه هر دو پایان پذیرند


آموختن را بکار ببند:

به چشمانت بیاموز كه هر كسی ارزش نگاه ندارد

به دستانت بیاموز كه هر گلی ارزش چیدن ندارد

به دلت بیاموز كه هر عشقی ارزش پرورش ندارد


سه چیز را از هم جدا كن:

عشق، هوس و تقدیر

چون اولی مقدس است و دومی شیطانی

اولی تو را به پاكی می برد و دومی به پلیدی

در دنیا فقط 3 نفر هستند كه بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را برطرف میكنند، پدر و مادرت و نفر سومی كه خودت پیدایش میكنی، مواظب باش كه از دستش ندهی و بدان كه تو هم برای او نفر سوم خواهی بود چرا که در ترسیم تقدیرت نیز نقش خواهد داشت.

چشم و زبان، دو سلاح بزرگ در نزد تو هستند
چگونه از آنها استفاده میكنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟

بدان كه قلبت كوچك است پس نمیتوانی تقسیمش كنی
هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش كه كوچكی اش جبران شود.


هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یكی ندان
چون همه اینها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.


همیشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن
آنگاه می بینی كه چگونه قبل از اینكه خودت دست به كار شوی، كارها به خوبی پیش می روند.


از خدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.

از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.


هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه برای او غیر ممكن وجود ندارد
و تمام غیر ممكن ها فقط برای کسانیست که
از ایمــان دل بریده اند و امیــد را به دل راه نمی دهند.

 

[ جمعه 22 / 4 / 1390 ] [ 16:6 ] [ elnaz ] [ ]

سند

 

گاهي فكر ميكنيم خدا فراموشمون كرده ، صدامون رو نميشنوه ... ديگه دوستمون نداره

 

غافل از اينكه همين نفسي كه همين لحظه ميكشيم بزرگترين و محكمترين سند دنياست براي اثبات اينكه خدا هنوزم دوستمون داره !!!

[ پنج شنبه 16 / 4 / 1390 ] [ 19:51 ] [ elnaz ] [ ]

خدای من...

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com (720×486)

با خدا راز و نیاز میکنم
آخر سر، یک سجاده خیس به جا می ماند و یک دل خالی از درد و دلتنگی....
خدایا
برای آنكه نزد تو آیم در جستجوی شفیعی بودم، واسطه ای می جستم تا مرا به حضورت بپذیری، میانجی طلب می كردم تا مرا از درت نرانی.
و خدایا، مهربان تر از تو نیافتم.
...
********
کوله بارت بر بند
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد
که به مقصد برسیم
بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم...
میشود آسان رفت
میشود کاری کرد
که رضا باشد او....

[ پنج شنبه 16 / 4 / 1390 ] [ 13:44 ] [ elnaz ] [ ]

خودم

برای داشتن لب های زیبا، از مهر و دوستی سخن بگو ،

برای داشتن چشمانی جذاب و دوست داشتنی،به دنبال خوبی ها در آدم ها باش ،
برای داشتن موهای زیبا، بگذار کودکی گهگاه انگشتانش را در میان موهایت به حرکت در آورد ،

آدم ها بیش از اشیاء نیاز به احیاء، رهایی، نیرو و تازه شدن دوباره دارند،

هیچ وقت آدم ها را دور نینداز به خاطر داشته باش هرگاه که به کمک احتیاج داری،

آن را در انتهای بازوانت خواهی یافت

بزرگتر که میشوی درمی یابی دو دست داری: یکی برای کمک به خودت و یکی برای کمک به دیگران ...

گفت وشنودی باخدا گفتم : خسته ام گفت :از رحمت خدا نا امید نشوید .(زمر /53) گفتم : انگار، مرا فراموش کرده ای ! گفت : فاذکرونی اذکرکم  من را یاد کنید تا یاد کنم شما را (بقره /152) گفتم : تا کی باید صبر کرد ؟ گفت: تو چه می دانی !شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب /63) گفتم : تو خدایی وصبور !من بنده ات هستم ...

 

 

[ پنج شنبه 16 / 4 / 1390 ] [ 11:7 ] [ elnaz ] [ ]

وقتی کسی را دوست دارید

 

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن

به او باعث شادی و آرامشتان می شود

 


وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که

 هستید، احساس امنیت می کنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش،

 ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در

 کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، تحمل

دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

 

 

وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین

 منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

 


وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون

 او زیستن برایتان دشوار است.

 


وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات

 عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای

 خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را

 که متعلق به اوست، دوست دارید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست

 می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.

 

 

وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن

 مجددش لحظه شماری می کنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از

خواسته های خود برای شادی او بگذرید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او

 بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هر

 جایی بروید فقط او در کنارتان باشد.

 


وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه

 برایش احترام خاصی قائل هستید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان

 آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.

 


وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و

 بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.

 


وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه

 می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و

 محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.

 


وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست.

 


وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.

 

 

وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان

 هم احساس بهاری بودن دارید.

 


به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست ؟

[ جمعه 15 / 4 / 1390 ] [ 10:57 ] [ elnaz ] [ ]

انرژی زا

  •  
معیار واقعی بودن تصمیم ان است که دست به عمل بزنیم:انتونی رابینز
 
اجازه نده ترس تو را فلج سازد: مارک فیشر

افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند: مارک فیشر

منشا همه بیماریها در فکر است: ژوزف مورفی

 رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است: انتونی رابینز

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد امد: ژوزف مورفی

افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط ازارشان دهد: مارک فیشر

افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند: مارک فیشر

اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند.: انتونی رابیتز

هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند.: مارک فیشر

وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد. : انتونی رابینز
 
ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم.: ژوزف مورفی

هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کنید.: ژوزف مورفی

قانون زندگی , قانون باور است.: ژوزف مورفی
 
اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد: انتونی رابینز
 
با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی اغاز میکنید: انتونی رابینز
 
برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی: مارک فیشر
 
اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید.: مارک فیشر
 
نبوغ در سادگی نهفته است: مونزارت
 
این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد: انتونی رابینز
 
در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است: انتونی رابینز
 
تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند.: مارک فیشر
 
باور به طور خود بخود به اجرا در میاید: ژوزف مورفی
 
نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود.: انتونی رابینز
 
به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید: ژوزف مورفی
 
ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند.>: مارک فیشر
 
زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم: مارک فیشر
 
نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و اینده ما را تباه کنند: انتونی رابینز
 
آرزوهی هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود: هراکلیتوس

اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.: ژوزف مورفی

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد.: مارک فیشر

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند.: مارک فیشر

ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند.: ژوزف مورفی

[ دو شنبه 11 / 4 / 1390 ] [ 8:51 ] [ elnaz ] [ ]

جملات زيبا كوتاه ولي عميق

 

sms-jok.royablog.irسخنان بزرگان اس ام اس فلسفي

اون کسی رو که دوست داری هر چند وقت یکبار بهش یاد آوری کن ، تا فراموشی نکنه قلب براش می تپه ، و این یک یاد آوریست . (شکسپیر)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل که رنجید از کسی ، خرسند کردن مشکل است ، شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است ، کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد ، حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

گناهی كه پشیمانی بیاورد بهتر از عبادتی است كه غرور بیاورد...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

همیشه نگاهی را باور کن که وقتی از آن دور شدی در انتظار بماند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

غیرممکن کلمه ای است که فقط در فرهنگ لغت انسانهای احمق یافت می شود.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 

یكی از راههایی كه می توان فهمید خدا ما را  به حال  خود  وا گذاشته  یا  نه این  است  كه  دیگر  توانایی عبادت برای  او  را  از  دست  می دهیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


عاشق بهترین ها نباش... بهترین باش... تا بهترین ها عاشق تو باشند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

انچه پدید اید نا پدید خواهد شد . خود پشت و پناه خود باش

بودا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به جای اندیشه های خود جوش ذهن ادمی  از اندیشه های سنجیده باید اثر گرفت. که اولی اثر منفی دارد و دومی اثر مثبت و تو را به نتیجه  مطلوبت نزدیک میکند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بوسه ابتکاریست از طبیعت ، برای زمانیکه احساس در کلام نمی گنجد . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

انسان توانا وقتی کاری را شروع می کند، دو راه بیشتر برایش وجود ندارد: یا مرگ یا پیروزی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست . مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آفتاب را گر بنظاره بنشینی سایه نتوانی دید!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کسی مانده است که خواهد آمد باور کن ، کسی که امکان آمدن را نگه می دارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

زندگی داشتن دوست داشتنیها نیست

زندگی دوست داشتن داشتنی هاست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دنیا همه هیچ، کار دنیا همه هیچ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که ز آدمی چه ماند به جهان، عشق است و محبت است و باقی همه هیچ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

r

 

عمری که اجل در پی آن می تازد ، هر کس غم دنیا بخورد می بازد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

هیچ وقت از مشکلات زندگی ناراحت نشو، کارگردان همیشه سخت ترین نقش ها را به بهترین بازیگر می دهد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


دریا باشی یا گودالی كوچك از اب... فرقی نمیكند!!

زلال كه باشی اسمان در تو پیدا می شود...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

زندگی بافتن یک قالیست نه همان نقش ونگاری که خودت میخواهی نقشه را اوست که تعیین کرده تو در این بین فقط میبافی نقشه را خوب ببین نکند اخر کار قالی زندگیت را نخرند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

 


پیروزی یعنی ... توانایی رفتن از یک شکست ، به شکستی دیگر ... بدون از دست دادن اشتیاق ....!!!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

برای اثبات خود در صدد نفی دیگری مباش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اشعه ی خورشید تا متمرکز نشود، قادر به سوزاندن نیست..

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر تغییر نکنید نابود می شوید... (اسپنسر جانسون)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بسان رود كه در نشیب دره سر به سنگ می كوبد رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست زنده باش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 


پشت تمام مصیبت های جهان برکاتی نهفته است که بعلت دید محدود ما نمی توانیم آنها رو ببینیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خودت را وقف دوست داشتن دیگران کن!

خودت را وقف آفریدن چیزی کن که به تو معنا و هدف بدهد!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند

اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد ، اما حتمی است . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

sms-jok.royablog.ir

کسی که از هیچ کس خوشش نمی آید،بدبخت تر از کسی است که هیچ کس دوستش ندارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

خدا روزی ده پرندگان است،اما روزی آنها را به داخل لانه نمی ریزد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

اشتباه را تصحیح نکردن،خود اشتباه دیگری است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

مشکلات فرصتهایی هستند که به شما داده شده اند تا بتوانید

جوهر وجود خود را بروز دهید و حداکثر تلاش خود را بکنید.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

راز بزرگ زندگی در شکیبایی است و نباید به خاطر یک آینده ی مبهم زمان حال را بر خود تلخ نمود.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه ی مخلوقات جایی هست

به جای آنکه جای کسی را بگیرید،تلاش کنید جای واقعی خود را بیابید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

رمز کلیه پیروزی ها، اراده است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ا نسان خوراک زمین است.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگرسازنده ی قفس معنای پرواز را می دا نست،از کارش دست می کشید.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

اگر تنها ترین تنها شوم، باز هم خدا هست، او جا نشین تمام نداشتنی هاست.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-jok.royablog.ir

مبارزه هرقدر صعب،صعود را ادامه بده،شاید قله تنها در یک قدمی تو باشد.

و بدان آنان که آفتاب را به زندگی دیگران ارزا نی می دارند، نمی توا نند خود از آن بی بهره باشند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

sms-

[ جمعه 8 / 4 / 1390 ] [ 18:8 ] [ elnaz ] [ ]